سهند خوشگله در حنابندان و جشن عروسی دختر خاله شیدا

ان شاالله حنابندون خودت کربلایی پسر گلم..

عکس های حنابندان به خاطر نور کم خونه کمی بی کیفیت هستند..

به دلیل مضر بودن فلش برای چشای خوشگلت بدون فلش عکس گرفتم ازت عزیزدلم..

از شدت گرما همگی بخار پز شدیم..

اینم بچه های حاضر در حنابندان..

سهند خوشگله کنار پارلا خانومی..

پسرک فندق من قرمز پوشیده ه ه ه..

جشن در تالار سلوی

تا این قسمت خلوته .. یه عکس از پسمل خوشگل و بی نظیرم گرفتم..

ان شاالله عروسی خودت کربلایی پسر جیگرم..

جشن معمولی بود ، تالار و پذیرایی خوب بود.. 

 تا یکی از بچه ها چیزی دستش میگرفت یا بغل کسی میرفتن که دوسش داشتی ، حسودی میکردی و عصبانیتتو سر مامان جون خالی میکردی و حتی بادبزن مامان جون رو شکستی ، آخرش نشوندمت رو صندلی خودم و تبلتت رو دادم دستت و مشغول شدی ..

راستی عزیزم ، دنیا دار مکافاته !!

جشن تولدت شیوا از پشت بغلت کرده بود و تو بهش تکیه داده بودی ، منم مشغول فیلم برداری بودم که شیوا پشتت رو یهویی خالی کرد و شما زمین افتادی و سرت به پایه میز خورد و بین اون همه مهمون فقط خاله ژاله با صدای بلند غش غش خندید !!! که خیلی ناراحت شدم ..

من از افتادنت ترسیدم و اون خندید و شما هم خندیدی بعدش و شکر خدا هیچی نشد..

توی تالار هم عروس خانوم ، دختر خاله شیدا زمین افتاد ..خدا رحم کرد که سرش به میز نخورد..

البته من اصلا به افتادن کسی نخندیدم و نمی خندم خصوصا بچه ها که اصلا خنده دار نیست و همیشه قلبم ریش میشه و میترسم از زمین افتادن افراد مخصوصا نی نی ها..

شکر خدا منو بابایی تالار و عروسی نگرفتیم (که البته اگه می گرفتیم همه جوره سنگ تمام میذاشتیم)..

 و فقط برای یادگاری به جای تالار ، فقط آتلیه رفتیم و آلبوم و شاسی عکس شیک و عالی تهیه کردیم..

بعدشم مهمون امام رضا (ع) شدیم بعد از به دنیا اومدن شما هم در  کربلا و قم و جمکران و مشهد مهمان ائمه اطهار و صاحب الزمان شدیم..

عروسی واقعا خز بازی اش زیاده و کلی سوژه خنده  برای افراد داره..خصوصا که عروس و داماد رقص بلد نباشن و تلاش کنن که حتما برقصن..

فقط عروسی دوستم که در تالار ساتراپ بود به دلم نشست ..شاسی عکس قبل از عروس و داماد اومده بود..

عروس هم خوشگل و خوش اندام بود هم 5 سال رقص آذری حرفه ای رفته بود و سه مدل رقص آذری زیبا اجرا کرد و با شوهرش تانگو هم رقصیدن و دانس عالی داشتن..

البته که رقص به هر تیپ و قیافه ای نمیاد و از هر جهت عروس و داماد باید مناسب اون رقص باشن تا شیک و زیبا بشه..

عروسی دختر خاله رقیه هم در تالار و رستوران (شام) صدرا عالی بود هر چند متاسفانه اواخر مراسم رسیدیم ولی واقعا لذت بردیم ..گیفت و عکس شاسی شون خیلی خوشگل و باکلاس بود و عروس رو در آخر دور چراغ چرخوندن و پدر و مادر عروس و داماد از مهمون ها تشکر و قدر دانی کردند..

برای شام هم نموندیم و بابایی 3 پرس چلو کوبیده عالی برامون گرفتند و رفتیم خونه با دایی محمد نوش جون کردیم..

چون شام ساعت 9 و محله دوری بود و البته بابایی هم کار داشت و بدون بابایی شام هیچ لذتی نداشت ..