38 ماهگی کربلایی سهند جانم..

ساخت وبلاگ

کربلایی پسرم جمعه اول محرم مصادف شد با 31 شهریور ماه و  38 ماهگی شما گل پسری..

الهی مامان تصدق چشای خوشگلت امیر حسینم..

بیخود نبود توی خوابم که هنوز توی دلم بودی بابایی امیر حسین صدات می کرد و اسم مذهبی ات رو امیر حسین گذاشتیم..

آخه از همون اولش محبوب و مورد لطف امام حسین علیه السلام بودی ..

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

کیک موز و گردوی خوشمزه..

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

ست لباس مشکی شیک که مامان جون دو ماه پیش خریده بودن برای محرم..

 

هی میگم کاشکی قسمت شه کربلا بپوشی اش..

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

آپ نیاز-آپلود سنتر-آپلود عکس دائمی-آپلود فایل رایگان

پسر گلم مرداد ماه امام حسین ما رو طلبید ولی از ترس مریض شدنت و گرمای هوا نتونستیم بریم کربلا .. خیلی غصه خوردم..

کاروانی که پارسال باهاش رفته بودیم کربلا و دوم محرم برگشتیم خونمون ، امسال هم قرار بود دقیقا همون موقع ها بره ولی در کمال ناباوری تاخیر داشته و یک هفته به عقب افتاده..

 

دل تو دلم نیست خیلی بی قرارم .. آخه یک هفته پیش بابایی گفت : مدیر کاروان پارسالمون ، بازم امسال عازمند..بغض کردم و خیلی غصه خوردم و از ته دلم آه کشیدم..

سه روز پیش فهمیدیم هنوز نرفتن .. انگار امام حسین ما رو هم می خواد ..کاشکی حدسم درست باشه..

حسین جانم

دلم هوای تو را دارد

خدا کند که راست باشد :

دل به دل راه دارد..

 

از مادرشون خواستم خودشون جور کنن در این روزهای عزیز برم پابوسی اولادشون ..

دست به دامانشون شدم که از کاروان کربلا جا نمونیم..

جان عباس فراموش مکن نام مرا


به خدا کربلایی شدنم دست شماست

به پریشانی گیسوی یل ام البنین


باز هم امضا بنما برگه ی اعزام مرا

شکر خدا به لطف خدا و عنایت ائمه اطهار و معصومین و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دیروز پنجشنبه ، آخرین روز ذی الحجه و آخرین روز سال قمری موقع اذان ظهر بابایی بعد از سه روز دوندگی کارهای اداری و مالی و..  سفر به عتبات عالیات من و مامان جون و شما و خودش رو تموم کرد ..

دل تو دلم نیست از دیروز اونقدر خدا رو شکر کردم و نماز شکر خوندم و اشک شوق ریختم که قابل وصف نیست این احساسات نابم..

حاجی میگه به علت تاخیر حرکت کاروان ، خیلی ها از سفر جا موندن و شما جایگزین شدید...!!!

از دعوت شدگان و مهمانان ویژه امام حسین علیه السلام هستید..

یهویی این هدیه از آسمون افتاد بغلمون

ممنونم خدا جونم .. ممنون ائمه اطهار ، ممنونم مادر مهربون دو عالم ، ممنونم تمام ارواح پاک شهدا و رفتگان ، ممنونم صاحب الزمانم..

ممنونم عشقم که با تلاش و عشق و محبتت بازم منو به آرزوی قلبی و بزرگ و دست نیافتنی و بسیار با ارزشم رسوندی..

سهندجان،مهرخدا،عمرمامان،روح بابا......
ما را در سایت سهندجان،مهرخدا،عمرمامان،روح بابا... دنبال می کنید

برچسب : کربلایی, نویسنده : isahandrostamzadee بازدید : 247 تاريخ : شنبه 22 مهر 1396 ساعت: 15:06