چه قدر حضرت امام زمان(عج) مهربان است..
به کسانی که اسمش را می برند و صدایش می زنند و از او استغاثه می کنند؛
از پدر و مادر هم به آنها مهربان تر است..
آيت الله بهجت
آخ امام زمانم قربونت برم من ..بدجور هواتو کرده بودم ..
امام مهربونم ، ممنونم که عید فطر قلب بیقرارمو مهمونت کردی..
متشکرم که در طی 3 ماه سه بار دعوتمون کردید..
فداتون بشم من ، ای کریمه اهل بیت و ای قائم آل محمد..
آخرین افطاری ماه رمضان سال 96 ه .ش..مهمون بابایی هستیم..
قلبم تو سینه برای پابوسی حضرت معصومه (س) و مسجد مقدس جمکران آروم و قرار نداره..
الهی که نماز عید فطر سال بعد رو به امامت امام زمان عزیزمان اقامه کنیم..آمین یا رب العالمین
رسیدیم قم..
عشقت رو بغل کردی .. مامان جون از گرمای هوای بیرون اومد اتاق خنک و سردش شد رفت زیر پتو..
هر چند تموم راه کولر رخش بابایی خوب خنکمون میکرد..مرسی رخش عزیزمون
حرم حضرت معصومه (س)..السلام علیک یا حضرت فاطمه معصومه..
رخش رو پارکینک پارک کردیم اومدیم توی این پاساژ تازه ساخت و زیبا..
بیرون پاساژ..
مسیر تا حرم مطهر دو طرف بازار بود ..این قسمت منو یاد کاظمین و نجف انداخت..
صحن حرم مطهر..
شارژرت (شیشه شیر) رو زمین نمیذاشتی..
کربلایی سهند جان کنار ضریح مطهر ..
بابایی میگه ضریح رو کلی بوسیدی قربونت برم..
مقبره آیت الله بهجت (ره)
مشهد هم چند تا از این کامیون ها گرفتی..
بابایی و مامان جون مشغول خرید هستند و شما هم مشغول بازی..
با دیدن بستنی ماشین ها رو کنار گذاشتی..
میریم پاساژی که به پارکینگ طبقاتی ختم میشه تا بریم جمکران..
رسیدیم جمکران..
قوم بنی اسراییل با همین دعا کردن ها , ظهور و بعثت حضرت موسی را 170 سال به جلو انداختند . مگر ما چه از آن قوم کم داریم ؟
شیعیان کمی همت...... ظهور نزدیک است.
یوسف از جرم زلیخا چند سالی حبس شد...
مهدی (عج) از اعمال ما حبس ابد گردیده است...
این روزها که به آسمان نگاه می کنم
نمیدانم چرا فکر می کنم... زودتر می آیی..!
و ظهورت نزدیک تر شده است انگار...
حتی اگر خیال هم باشد؛ خیال شیرینی ست...
وقتی میگیم:
خدا کند که بیایی..
شاید او می فرماید:خدا کند که بخواهید..
یه دختر خانوم هم به تقلید از شما نشسته بود کله باباش که در سجده بود..
تا ساعت 3 بامداد جمکران بودیم..
صبح رفتیم حرم مطهر حضرت معصومه (س) ..
بدو بدو رفتی و داداش ابوالفضل رو بغل کردی و از دست داداش علی و ابوالفضل گرفتی..
اینجا تو صحن حرم منتظریم تا دوستان بابایی بیان بریم..
عاشق این ژست موتورسواری ات هستم..خم شدی ..اخم کرده و لبای غنچه کرده ..
پیش به سوی خونه مون..
این ته سیگارو از کجا پیدا کردی این اداها رو از کی یاد گرفتی..
پمپ بنزین این عکسها رو ازت گرفتم خوشگل پسرم..
این تفنگ هم بالاخره پیدا کردیم.. از قم خریدیم..
چشمات به هوای گرم و غبارآلود حساسیت دادن..چشم راستت هم گرد و غبار رفته و سوزش و خارش داره..
الهی مامان به فدای چشای خوشگلت..
پیاده شدیم تا نهار بخوریم و هوایی عوض کنیم..از دست خانوم دوست بابایی آب و هندونه می خوردی..
سهند خوشگله با عینک مامانی..
سهند خوشگله با عینک بابایی ..بابایی هم با عینک سهند خوشگلی..
تا نام شریفت به میان می آید..
در پیکر ما دوباره جان می آید..
هر عاشق تو ز دیگری می پرسد..
کی مهدی صاحب الزمان می آید؟؟
سهندجان،مهرخدا،عمرمامان،روح بابا......
ما را در سایت سهندجان،مهرخدا،عمرمامان،روح بابا... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : isahandrostamzadee بازدید : 215 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1396 ساعت: 11:45