برای پریدن..لازم نیست پرنده باشم..
همین که بخندی،
بال در میاورم..
دنبال یک فرصتی که بیای جلو بشینی بغلم
بعد که دیدی تلاش و فکر و خیال بی فایده هست با گوشی مشغول شدی..
بابایی برات کلی خرید کرد خصوصا عینک آفتابی ژله ای یو وی و پلاریزه گرفتن ..
فدای پسر خوش تیپ و خوشگل و با کلاس و جنتلمن و بی نظیرم بشم..
خیلی خسته و گشنه شدی..
چشات همیشه به انگشترهای بابایی هس
بعد از خوردن بستنی قیفی بلافاصله خواب عمیقی رفتی عزیزدلم..
همون کسی که بلافاصله بعد از بستنی دستاشو می شست .....
تا برسیم خونه مامان جون خواب بودی و دایی حامد که بغلش گرفتت از خواب بیدار شدی و از خوشحالی خندیدی..
دایی حامد برامون قلیون آماده کرده بود .. آخ که چه ذوقی کردی ..بعد از قلیون هم پارک رفتی فداتشم..
پ
سهند خان در حال نطق قبل و بعد از قلیان..
قربون این ژستت هم بشم مرد نیم وجبی خوش هیکلم..
+ نوشته شده در جمعه بیست و سوم تیر ۱۳۹۶ساعت 18:11 توسط مامان سمیرا،بابا صابر |
سهندجان،مهرخدا،عمرمامان،روح بابا......
ما را در سایت سهندجان،مهرخدا،عمرمامان،روح بابا... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : isahandrostamzadee بازدید : 256 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1396 ساعت: 11:45